۱۳۸۹ خرداد ۲۷, پنجشنبه

پل

راه افتادیم

من و تو و

آن همه راه نرفته

...

و پُلی که با من عبورش نکرده‌ای

...

حالا

من باید برگردم...

تو باید بیایی...

...

پل را هم که سیل آمد و از میانه شُست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر